اندر احوالات اولین سفر گل پسر ما
دوشنبه 3 مهر ماه 91 سلام جیگر طلای من اول از همه یه بوس خوشمزه از اون لپای نازت! ای جووووون! امروز میخوام خاطرات اولین مسافرتت رو برات بنویسم. یه مسافرت شاد و فراموش نشدنی. مسافرتی که شیرینی وجود تو لذتش رو چندین برابر کرده بود. روز یکشنبه پیش یعنی 26 شهریور من و تو و بابا کیوان به همراه مامانی و خاله مرضیه عازم سفر به شهر اردبیل شدیم تا از اونجا به شهر زیبای سرعین بریم. قبل از سفر یه کم نگران بودم که نکنه مسافرت با ماشین اذیتت کنه. آخه تمام طول سفر رو من باید رانندگی میکردم برای همین نمیتونستم زیاد بغلت کنم. اما تو به قدری آقا بودی که به قول خاله مرضیه هممون رو شرمنده کردی!! فقط میتونم بگم گل پسر به این خ...
نویسنده :
مامان جون و بابا جون
0:08