روزهای پایانی مرخصی مامان
دوشنبه 13 آذر 91 سلام یکی یدونه مامان الان که دارم این پست رو برات مینویسم شما خوابی، این روزای آخریه که من از صبح پیش توام عزیزم. از هفته دیگه باید سرکارم حاضر باشم. نمی دونم چقدر طاقت دوری از تو رو داشته باشم ولی مسلما میدونم که بهم سخت میگذره چند روزه که دارم خودمو دلداری میدم که دوری از همدیگه اذیتمون نکنه. البته اینو بهت بگم مامانی اگه کار کردن من باعث ناراحتی و اذیت شدن تو بشه با اینکه کارم رو دوست دارم حتما ازش استعفا میدم. چون برای من، تو گل نازم در درجه اول اهمیت هستی فعلا مامانی و خاله مرضیه قبول زحمت کردند که در ایامی که من سرکارم از شما نگهداری کنند و من بصورت موقت میرم سرکار تا ببینیم بعدش چی پیش میاد. ...
نویسنده :
مامان جون و بابا جون
12:55